بسم الله الرحمن الرحیم
آیه (ایاک نعبد و ایاک نستعین):
خداوند ،در آیات قبل، خود را اینطور معرفی کرد که ،صاحب و پرورش دهنده تمام عالم است و تمامی حمد ها از اوست و مهربان و با عاطفه است .
به عبارت دیگر ،خداوند در این صفات ،هم ردیف ندارد.حال ،خداوند خودشو برای ما به عنوان یک مخاطب قرار می دهد(همانطور که میدانید، مخاطب کسی است که ،در مقابل ما حضور دارد(البته خداوند در همه جا حضور دارد)) و ما با کلامی مخاطبانه با خدا صحبت می کنیم.که در این صورت،
زیباست که ما هم حضور خدا را حس(حسی قلبی ) کنیم و اینطور نباشد که با او صحبت کنیم و فکر و ذهن ،جای دیگری باشد.
به عنوان مثال ما در هنگام صحبت با دیگری،آیا می شود که در مقابل آن شخص ایستاده باشیم و در حال صحبت باشیم و نفهمیم چه می گوییم و حواسمان جای دیگری باشد؟
نکته دیگر اینکه ،خداوند از این آیه به بعد که و زبان ما ،صحبت می کند، نگفت :(فقط تو را می پرستم و فقط از تو کمک می خواهم)، بلکه فرمود:(فقط تو را می پرستیم و فقط از تو یاری می خواهیم).علتش این است که بیاموزد،هرگز خودبینی نداشته باشیم و حس -من و همیشه من- را نداشته باشیم.بلکه همیشه ما باشیم.اگر ما باشیم ، خیلی از روابط زیبا و یا زیباتر می شود،یا بسیاری از کارها حل و یازودتر حل می شود.
اینکه عبادت را به خودمان نسبت می دهیم[نعبد] ،نه از این جهت است که همه چیز نماز از ماست ،نه،بلکه، همین نمازی را که می خوانیم ، از قوت وانرژی است که به ما داده(وایاک نستعین).
ما منحصرا خداوند را پرستش کنیم ،واین را خداوند به ما نشان داده.به این صورت که خداوند نگفت:(ما می پرستیم تورا و کمک می خواهیم از تو) ، بلکه فرمود :(فقط تو را می پرستیم و فقط از تو کمک می خواهیم) .این کلمه ((فقط)) را از ابتدا آوردن مفعول(ایاک) ، متوجه می شویم.
موفق باشید
نوشته
شده توسط س.م. مرتضوی مقدم در پنج شنبه 85/8/11 و ساعت 8:49 صبح |
نظرات
دیگران()